کتاب تصحیح مفاهیم ترجمه محمد حسین بانی نوشته محمد علوی حسینی نظرتان چیست؟
الحمدلله، کتاب «تصحیح المفاهیم» ترجمه کتاب عربی «مفاهیم یجب أن تصحح»، تألیف محمد بن علوی مالکی است، کتاب «مفاهیم یجب أن تصحح» توسط آقای محمد بانهای به فارسی ترجمه شده و توسط مؤسسه انتشاراتی حسینی اصل ارومیه – در سال 82 چاپ شده است. مؤلف کتاب «مفاهیم یجب أن تصحح» یک صوفی گمراه است که مانند دیگر صوفیان ازجمله محمد سعید رمضان بوطی سعی کرده تا برای اثبات خرافات شرک آمیز خود نقدی بر اهل توحید وارد نماید، و این کتاب که مورد پسند روافض و تشیع قرار گرفته با حمایت آنها در ایران ترجمه و منتشر می شود. صوفیه و شیعه از دیرباز باهم بر علیه اهل توحید و سنت نبوی متحد بودند چرا که در خرافات و شرکیات گوی سبقت را از هم گرفتند، و همیشه بر علیه توحید در یک صف ایستاده اند، لذا می بینیم که کتب صوفیه در ایران ترجمه شده و با حمایت آنها چاپ و منتشر می شود، آخوندهای شیعه همیشه در بین عوام الناس خود اینگونه القاء می کنند که تنها صوفیان سنی هستند و غیر آنها یا نواصب هستند یا وهابی! که البته در گذشته به اهل سنت ناصبی می گفتند اما در دنیای امروز بیشتر از اصطلاح وهابی برای اهل سنت استفاده می کنند، و تنها دوستان صوفیه خود را سنی می دانند!! اما علمای بزرگوار اهل سنت هیچگاه دربرابر خرافیون ساکت ننشستند و با جهود علمی بسیار در رد و ابطال اراجیف اهل بدعت پرداختند، کتاب مورد اشاره هم که توسط یک صوفی نوشته شده بود توسط علامه «صالح بن عبدالعزیز بن محمد بن إبراهیم آل الشیخ» مورد نقد و انکار قرار گرفت و کتابی را تحت عنوان «هذه مفاهیمنا» در رد آن کتاب (یعنی کتاب ) تالیف و منتشر می کنند. علامه آل شیخ در مقدمه کتاب خود چنین می آورد: «یکی از این کتبی که در رد دعوت اصلاحگری نوشته شده کتابی است که نویسندهاش آن را «مفاهیم یجب أن تصحح» نامیده و در سال 1405ه.ق در مصر چاپ و بعداً در عربستان سعودی با تیراژ بالایی افست گردیده و به صورت پنهانی و علنی در بسیاری از گوشه و کنار عربستان، و در حرمین بیشتر از هر جای دیگری، توزیع شده است. نویسنده کتاب مفاهیم، درخواست شفاعت از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) – در مقبرهشان – را تجویز و بلکه مردم را به آن تشویق میکند، و کمک خواستن و طلب واسطهگری از رسول (صلی الله علیه وسلم) را تجویز و بلکه به سوی آن فرا میخواند، و استغاثه از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) را راه نجات دانسته، طلب شفاعت و کمک و... از او را – بعد از مرگشان – مشروع و آن را به صالحان و امثال آنها نیز، تعمیم میدهد. بلکه پا را از این فراتر گذاشته و میگوید: اشکالی ندارد گفته شود: ای رسول خدا! بیناییام را به من برگردان یا اینکه گفته شود: ای رسول خدا! بیماریام را شفا بده. و کتابش مملو است از استدلال به احادیث ساختگی، بیاساس، باطل، منکر (غیرمعتبر) و بسیارضعیف. احادیث ضعیف مورد استشهاد و استدلالش فراوان است که با وجود سستی دلیل، وجه استدلالش نیز باطل است. این گروه – مؤلف و همفکرانش – حرص شدیدی نسبت به احادیث ساختگی و بیاساس داشته و از احادیث صحیح و گرانبها رویگردانند. و البته این مسأله جدید و نوظهوری نبوده و بلکه همهی کسانی که منهجشان غیر منهج سلف صالح باشد، عاشق و دلباخته بدعتند تا جائیکه جعل و نسبت دادن احادیث ساختگی به پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در نزد گروهی از آنان کاری ساده و بدون عقوبت تلقی میشود: بعضی از آنان آگاهانه و برخی از روی جهل احادیثی را به پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نسبت میدهند. به عنوان مثال در کتاب «الدر السنیة فی الرد علی الوهابیة» تألیف احمد بن زینی دحلان، صفحه 55 آمده که: علامه سید علوی بن أحمد بن حسن بن قطب سید عبدالله حداد باعلوی در کتابش تحت عنوان «جلاء الظلام فی الرد علی النجدی الذی أضل العوام» که در رد ابن عبدالوهاب نگاشته و کتابی ارزشمند است مجموعهای از این احادیث را نقل کرده است، از جمله: در حدیثی که از عموی پیامبر (صلی الله علیه وسلم)، عباس بن عبدالمطلب (س) روایت شده، پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمودهاند که: «در قرن دوازدهم در سرزمین بنی حنیفه مردی به اندازه یک گاو نر ظهور میکند که مدام لبهایش را لیس میزد و در زمان او هرج و مرج زیاد میشود، اموال مسلمانان را حلال شمرده و برای خود دکان باز میکنند، ریختن خون مسلمانان را مباح شمرده و آن را افتخار میدانند، این فتنهای است که با ظهور آن افراد پست به مقام و منصب میرسند، افراد پستی که دنبالهرو هوی و هوس خویشند همچنانکه سگ همیشه ملازم صاحبش میباشد». در ادامه گوید: این حدیث توسط شواهد [حدیثی] دیگری تقویت میشود اگرچه معلوم نباشد چه کسی آن را در کتاب خویش نقل کرده است. (اما) این حدیث را شخص مذکور و یا امثال او جعل کردهاند و در روز روشن به پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نسبت میدهند. وای به حال اشخاصی که بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) دروغ ببندند، و وای به حال قلبهایی که اینها را دوست بدارد. بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) دروغ میبندند و ادعای محبّت او را میکنند. آیا این دو با هم در یک قلب جا میگیرند؟ خیر، سوگند به خدا، جز در قلب شخص دورو و دروغگو جمع نمیشوند. جای تعجب است که این دروغپرداز میگوید: «گرچه معلوم نباشد چه کسی این حدیث را در کتاب خویش نقل کرده است» در حالی که اگر حدیث را به یک کتاب مفقود ارجاع میداد دروغش در بین جاهلان بیشتر رواج مییافت. از مثالهای نوع دوم یعنی کسانی که از روی ناآگاهی به پیامبر (صلی الله علیه وسلم) دروغ میبندند میتوان به حدیثی اشاره کرد که در صفحه 17 کتاب «الرد المحکم المنیع» نقل شده: (همه طلاب و عوام – چه برسد به علماء - میدانند که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمودند: «اعتماد مردم بر نسبشان میباشد»). در حالی که آنچه در نزد علماء و طلاب و بلکه طلاب نوآموخته معروف و مشهور است اینکه این سخنِ امام مالک بن انس (رحمه الله) میباشد نه قول پیامبر (صلی الله علیه وسلم). هر کس بدعت را دوست داشته باشد سنّت را ترک میکند، و هر کس در صدد تزیین بدعت برآید به همان اندازه از معرفت سنت رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) باز میماند... . کتاب مفاهیم – که ما در این کتاب آنرا نقد کردهایم - شبهههایی را که در معارضه با دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب مطرح شده بودند، در یکجا جمع کرده است و مؤلف در گمان، پندار، تهمت و تفکر و ادعاهایش پیرو همان گذشتگان خودش میباشد تا جائیکه زحمت مراجعه دوباره به نقل قولهای کتب ایشان را به خود نداده تا ببیند نقل آنها موثق است یا نه. مؤلّف کتاب مفاهیم آراء خود را در کتابی مطرح کرده که دوری از فهم توحید و متعلقاتش در آن موج میزند، و نیز عدم فهم دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب در آن نمایان است، مؤلف از دعوتگران به بندگی و پرستش قبور انبیاء و صالحان به شدت دفاع کرده و آنچه را که فقهاء در باب «الرده» به اجماع کفر دانستهاند، مجاز میشمارد و از آنجا که مؤلف مریدان و هوادارانی دارد لازم است با استعانت از خداوند این مسایل و وجه صواب و حقیقت آنرا توضیح داده و روشن سازیم. اعمال شرکآمیزی که مؤلف تجویز کرده همانهایی است که انبیاء و در نهایت محمد (صلی الله علیه وسلم) برای مبارزه با آن مبعوث شدهاند. شرک در الوهیت خداوند اشکال گوناگونی دارد و شیطان آن اشکال را برای فریب خوردگان و کسانی که مرتکب شرک شدهاند، آراسته میکند، چرا که شیطان حریص و دلباخته این است که مردم مرتکب شرک شوند و آنها را قانع میسازد به اینکه مرتکب هیچ کار خلافی نشدهاند. بنابراین شرک راههایی دارد و هر راهی زیبایی و آراستگی خاص خودش را دارد که همین آراستگی باعث فریب مردم میشود. و همچنانکه ابوسعید خدری روایت کردهاند اعمال منکر (و زشت) به حسب مراتبی که دارند واجب است که دفع گردند.. امید است این برگهها مورد قبول خدا و انتفاع مردم قرار بگیرد چراکه هدفی جز این نداشتهام». صالح بن عبدالعزیز بن محمد بن إبراهیم آل الشیخ پنج شنبه 13/5/1406 ه. ق خوشبختانه کتاب «هذه مفاهیمنا» نیز به زبان فارسی ترجمه شده است و ترجمه آن توسط شیخ اسحاق دبیری رحمه الله تحت عنوان «مفاهیم اساسی اسلام در پرتو قرآن و سنت» به انجام رسیده است، شما می توانید این کتاب را از طریق لینک مفاهیم اساسی اسلام در پرتو قرآن و سنت دانلود نمایید. والله اعلم وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|