زنی با مردی مرتکب زنا می شود و بر اثر آن حامله می شود و دختری بدنیا می آورد، آن زن با مرد دیگری ازدواج می کند و با هم توافق می کنند که دخترش نیز همراهش باشد، بیست سال پس از آن برای دختر آن زن – که حاصل رابطه نامشروع بوده – خواستگار می آید و قرار ازدواج می گذارند، حال ولی و سرپرست این دختر برای عقد نکاحش بر عهده کیست، چون شنیدیم ازدواج دختر بدون اجازه و حضور ولی و سرپرستش منعقد نمی شود.
الحمدلله،
اولا : فقهاء اختلاف نظر دارند که آیا ولدالزنا به زانی (یعنی مرد زناکار) منتسب می شود یا به زانیه (مادرش)؟ جمهور علماء گفتند : بچه به مرد زناکار منتسب نمی شود، بلکه به مادرش ملحق می شود، بنابراین روابط محرمیت و توارث بین ولد الزنا و پدرش (زانی) برقرار نیست.
علامه ابن عثیمین می گوید : « بچه ای که از راه زنا متولد می شود، فرزند مادرش است نه پدرش (یعنی مرد زانی)؛ به دلیل عمومیت فرموده نبوی صلی الله علیه وسلم : « الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَلِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ ». یعنی : « بچه به صاحب فراش منسوب میشود و زنا کار جز رسوایی چیز دیگری عایدش نمیشود» متفق علیه. و مراد از عاهر یعنی : شخص زانی، یعنی فرزندی برای او نیست.. و اگر آن مرد زانی توبه کرد و با آن زن ازدواج نمود، باز بچه فرزند او محسوب نخواهد شد، و از او ارث نمی برد هرچند که آن مرد ادعاء کند که بچه اوست، زیرا فرزند شرعی او نیست» "فتاوی إسلامیة" (3/370).
دوما : بعد از آنکه مقرر گشت که ولد الزنا به زانی منتسب نمی شود، بنابراین او (یعنی ولد الزنا) عصبه ای نخواهد داشت، و عصبه یعنی : نزدیکان و بستگان مذکر از جانب پدر .
در کتاب "أسنی المطالب" (13/288) آمده : «ولد الزنا عصبه ندارد، چونکه نسبت او با پدرش قطع شده است».
و بعضی از علماء گفتند : عصبه ولد الزنا در مسئله میراث؛ مادرش است، یا عصبه مادرش است، اما در مسئله نکاح و غیر آن بدون عصبه است.
در کتاب "الإقناع" (4/505) آمده : «عصبه ولد الزنا، عصبه ی مادرش است، البته فقط در ارث .. پس در مسئله ازدواج و غیر آن برای ولد الزنا ولایتی وجود ندارد».
بر این اساس؛ این دختر از جهت نسب بدون ولی است، و برای همین این حاکم و یا قاضی شرع است که ولایت او را برعهده می گیرد، به دلیل فرموده نبوی صلی الله علیه وسلم : « السُّلْطَانُ وَلیُّ مَنْ لا وَلیَّ لَهُ » أبوداود (2083) وترمذی (1102) وصححه الألبانی فی صحیح أبی داود .
یعنی : « حاکم ولی کسی است که ولی ندارد».
و اگر در کشوری زندگی کند که حاکم مسلمان و یا قاضی شرع وجود نداشته باشد، در آنصورت مدیر مرکز اسلامی یا انجمن اسلامی شهر، ولایت او را برعهده گیرد، و اگر اینهم نبود پس امام مسجد ولایتش را برعهده گیرد.
منبع : سایت (الإسلام سؤال وجواب).
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com