::ISLAMPP.COM::     دانلود کل سایت بصورت آفلاین! کلیک کنید
<
  برگزاری جشن مولودی
 

نويسنده:سايت جامع فتاوي اهل سنت و جماعت

تعداد بازديد 45919

فرستادن به دوست 

  چاپ كردن

تاريخ اضافه 2010-07-10

 

برگزاری جشن مولودی

یکی از مراسمات بسیار پررنگ اهل تصوف، مراسم عید میلاد یا جشن مولودی است که در روز دوازدهم ربیع الاول هر سال، به مناسبت تولد پیامبر عظیم الشأن اسلام در آن روز برگزار می شود. اینکار تدریجاً به عنوان امری جهانی و فراگیر در سراسر ممالک اسلامی در آمده و عنوان عبادت را به خود اختصاص داده است، در حالیکه در عهد مبارک پیامبر اسلامث و خلفای راشدین و صحابه و تابعین وجود نداشته و مرسوم نبوده و دین هم کامل شده و نیازی به کامل کردن ندارد.

الله تعالی می فرماید:﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا﴾[1] «امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آئین خداپسند برای شما برگزیدم.» پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز می فرماید:«قَدْ تَرَکْتُکُمْ عَلَی الْبَیْضَاءِ لَیْلُهَا کَنَهَارِهَا لَا یَزِیغُ عَنْهَا بَعْدِی إِلَّا هَالِکٌ»[2] (من شما را بر راه روشنی ترک کرده و جا گذاشته ام که شبش همانند روز، روشن است و کسیکه بعد از من از راه، روش و سنتم دور شود، هلاک خواهد شد.)

پس بر هر مسلمانی واجب و لازم است در تمام عبادات خود از روش و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم تبعیت کرده و از کارهای تازه و نوظهور در دین پرهیز کند، همچنانکه علمای اهل سنت و جماعت فرموده اند:[العبادات توقیفیّة لا مجال للعقل فی تشریعها او أستحسانها او تقبیحها] "عبادت توقیفی است، یعنی باید بر آن وقف کرده و همانطور که در عهد پیامبر و خلفای راشدین انجام شده آن را انجام داد و عقل هیچ تصرف و دخالتی در پسند و یا ناپسند(حسنه و سیئه) شمردن و قانونگذاری(تشریع) در دین را ندارد."

پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می فرماید:«مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا مَا لَیْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ»[3] (هرکس چیزی در امر ما (دین) بیفزاید، که آن چیز در دین نبوده باشد، کارش مردود و باطل است.) و همچنین می فرماید:«إِیَّاکُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ فَإِنَّ کُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَکُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ»[4] (از کارهای نوظهور و تازه پیدا(در دین) خودداری کنید، چون هر نو ظهوری بدعت و هر بدعتی گمراهی است.) و صحابی جلیل القدر عبدالله بن مسعودط می فرماید:[إتّبعوا و لا تبتدعوا فقد کفیتم]"(از سنت پیامبر) تبعیت کرده و بدعت گذاری نکنید، براستی که تبعیت برای شما کافیست." همچنین یار بزرگوار پیامبر حذیفه بن یمانط می فرماید:[کلّ عبادة لم یتعبّدها اصحاب رسول الله فلا تتعبّدوها، فانّ الاول لم یدع للأخر مقالا] "هر عبادتی که یاران پیامبر انجام نداده بودند، آن را انجام ندهید چون نسل اول از مسلمین(اصحاب) سخنی برای نسل آخر باقی نگذاشته است."

پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم سه قرن طلائی صدر اسلام را بعنوان بهترین قرن و دوران، معرفی کرده و می فرماید:« خَیْرُ النَّاسِ قَرْنِی ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ »[5] (بهترین قرنها، قرن من است، سپس کسانیکه در دو قرن بعد از آن می آیند.)

منشأ پیدایش عید میلاد(مولودی)

حال مشخص شد که عید میلاد در سه قرن طلایی اسلام وجود نداشته و پیامبر عظیم الشأن، اصحاب و یاران، تابعین و تابع تابعین هیچگاه آن را انجام نداده اند، پس ببینیم در چه زمانی و در چه مکانی و چه کسانی این مراسم را به دین افزوده و چگونه در میان مسلمانان رواج یافت.

امام ابن کثیر در کتاب«البدایه و النهایه» جلد11 صفحه 172 می فرماید:[إنّ الدولة الفاطمیة- العبیدیة المنتسبة الی عبیدالله بن میمون القداح الیهودی- التی حکمت مصر من 357 الی 567 الهجریة أحدثوا إحتفالات بأیّام کثیرة و منها الإحتفال بمولد النبی - صلی الله علیه و سلم-] "حکومت و دولت فاطمی که به خاطر انتساب به عبیدالله پسر میمون قداح یهودی به دولت عبیدی نیز مشهور بود و از سال 357 تا سال 567 (به مدت 210 سال) بر مصر حکومت می کرد مراسم و مناسبتهای بسیاری را در روزهای سال احداث و اختراع کرده که مراسم جشن تولد پیامبر نیز از جملة آن مراسمات بود."

بجز امام ابن کثیر، امام مقریزی در کتاب«المواعظ و الاعتبار» جلد 1 صفحه 490 و شیخ محمد بخیت المطیعی مفتی قدیم دیار مصر در کتاب«احسن الکلام فیما یتعلق بالسنه و البدعه و الأحکام» صفحه 45،44 و شیخ علی محفوظ در کتاب ارزشمند«الإبداع فی مضارّ الابتداع» صفحه 251 این مسأله را ذکر کرده و تأیید فرموده اند. بسی جای تأسف است که امت پیامبر با وجود دین کاملی که دارند، مراسم عبادی و دینی خود را از فاطمی های زندیق اولاد و احفاد عبدالله بن سبأ یهودی فرا گیرند.

مضرات انجام مراسم مولودی

1. انجام دادن کاری بعنوان بخشی از دین، که عالمترین انسانها به دین خدا یعنی اصحاب، تابعین و تابع تابعین انجام نداده اند، بمعنی نقص آنها و کمال ما در دین است.

2. ترک تبعیت اصحاب پیامبر و دنباله روی فاطمی های زندیق.

3. مشابهت و تقلید از قوم مسیحی که عید میلاد پیامبر خدا عیسی علیه السلام را بعنوان بخشی از دین قرار داده اند، در حالیکه تقلید از آنها برای مسلمین حرام است. و همچنین زبان حال کسانی که مراسم مولودی را انجام می دهند، گویای کلماتی کفر آمیز است، از جمله:

1. دین اسلام ناقص و محتاج تکمیل کردن است.

2. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم خیر عظیمی را از امت خود مخفی کرده یا بدان آگاهی نداشته است.

3.اصحاب و تابعین، محبت پیامبر را در دل نداشته و یا پی به قدر و منزلت و مقام ایشان نبرده اند در غیر این صورت از انجام مراسم مولودی صرف نظر نمی کردند.

کفریات و شرکیات موجود در قصیدة بردیه

یکی از قصائد معروف اهل تصوف که در مراسم مولودی خوانده می شود قصیدة بردیه است؛ این قصیده از شاعر معروف صوفی مسلک بوصیری است که او را به امام بوصیری معروف کرده اند. حال چند بیت از این قصیده را می آوریم تا مردم بدانند که در مراسمات خود چه خطری را زمزمه می کنند:

1. یا أکرم الخلق ما لی من ألوذ به سواک عند حلول الحادث العمم

شاعر خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می گوید: ای بزرگوارترین فرد در میان مخلوقات، بهنگام سختی ها و دشتواریهای زندگی، جز تو کسی را ندارم که به او پناه ببرم.

این گفته، شرک اکبر است و گویندة آن در صورتیکه به شرک بودن آن آگاهی داشته باشد، توبه نکرده و پشیمان نشود، به ابدی در جهنم خواهد ماند. الله تعالی می فرماید:﴿وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنْفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِینَ﴾[6]«و به جای خدا کس و چیزی را پرستش مکن و به فریاد مخوان که به تو نه سودی می رسانند و نه زیانی، اگر چنین کنی(دعا و فریاد خود را متوجه مخلوق سازی) از ستمکاران(مشرکین) خواهی شد.» و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می فرماید:«مَنْ مَاتَ وَهْوَ یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ نِدًّا دَخَلَ النَّارَ وَقُلْتُ أَنَا مَنْ مَاتَ وَهْوَ لَا یَدْعُو لِلَّهِ نِدًّا دَخَلَ الْجَنَّةَ«[7] (کسی که در زندگی از غیر الله تعالی یاری و کمک بخواهد، پس از مرگ داخل جهنم خواهد شد.)

2. فأنّ من جودک الدنیا و ضرّتها و من علومک علم اللوح و القلم

شاعر ادعا می کند که بوجود آمدن جهان هستی، از بخشش پیامبر است و علم لوح و قلم نیز بخشی از معلومات اوست، در حالیکه الله تعالی می فرماید:﴿وَإِنَّ لَنَا لَلْآَخِرَةَ وَالْأُولَی﴾[8] «و قطعاً آخرت و دنیا همه از آن ماست.» پس دنیا و قیامت ملک و خلق الله تعالی است و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم هیچ تصرفی در آن نداشته و کسی جز الله تعالی نیز بر علم لوح و قلم مطلع نیست، و این بیت نهایت غلو و زیاده روی در مقام و منزلت پیامبر است در حالیکه خود پیامبر می فرماید:«لَا تُطْرُونِی کَمَا أَطْرَتْ النَّصَارَی ابْنَ مَرْیَمَ فَإِنَّمَا أَنَا عَبْدُهُ فَقُولُوا عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ»[9] (در شأن و منزلت من زیاده روی نکنید همچنانکه قوم مسیح، در حق عیسی پسر مریمإ مبالغه و زیاده روی کردند، من بندة پروردگارم؛ پس بگویید(محمد)بنده و فرستادة خدا.)

3. ماسامنی الدهر ضیما واستجرت به الا و نلت جوارا منه لم یضم

مفهوم این بیت این است که هرگاه به مرض یا دردی مبتلا گشته و به پیامبر پناه برده باشم، حتماً شفا یافته ام. در حالیکه الله تعالی از زبان پیامبر خود ابراهیم می فرماید:﴿وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ﴾[10] «و هنگامی که بیمار شوم اوست که مرا شفا می دهد.» و همچنین می فرماید: :﴿وَإِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ﴾[11] «اگر خداوند زیانی به تو برساند هیچکس جز او نمی تواند آن را برطرف سازد.» همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می فرماید:«إِذَا سَأَلْتَ فَاسْأَلْ اللَّهَ وَإِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ»[12] (هرگاه چیزی خواستی از الله تعالی بخواه و هرگاه یاری جستی از او یاری بجوی.)

4. فأنّ لی ذمّة منه بتسمیتی محمدا و هو اوفی الخلق بالذّمم

شاعر ادعا می کند همین که اسمش محمد و هم نام پیامبر است از آتش جهنم در امان است. آیا این عهد و پیمان را از چه کسی دریافت کرده؟ در حالیکه بسیاری از انسانهای فاسق، فاجر، ظالم، خونخوار و حتی کمونیست نیز محمد نام دارند و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم به دختر بزرگوار خود می فرماید:«سَلِینِی مَا شِئْتِ مِنْ مَالِی لَا أُغْنِی عَنْکِ مِنْ اللَّهِ شَیْئًا«[13] (از ثروتم هر چه می خواهی طلب کن، اما نزد خدا نمی توانم کاری برایت انجام دهم.)

5. لعلّ رحمة ربّی حین یقسمها تأتی علی حسب العصیان فی القسم

شاعر امیدوار است ملاک و معیار دستیابی به بیشترین اندازه از رحمت خدا هنگام تقسیم نزول از جانب پروردگار، گنهباری بیشتر باشد و هرکس بیشتر گناه کرده باشد، بیشترین رحمت را دریافت کند. در حالیکه الله تعالی می فرماید:﴿إِنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ﴾[14]«بی گمان رحمت یزدان به نیکوکاران نزدیک است.» همچنین می فرماید:﴿وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآَیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ﴾[15] «و رحمت من همه چیز را در برگرفته، پس آن را برای کسانی مقرر خواهم داشت که پرهیزگاری کرده و زکات را پرداخته و به آیات ما ایمان بیاورند.»

6. و کیف تدعوا الی الدنیا ضرورة من لولاه لم تخرج الدنیا من العدم

شاعر خیال می کند که اگر بخاطر پیامبر نبود، دنیا بوجود نمی آمد، در حالیکه خود پیامبر یکی از افراد جامعة انسانی است و بنا بشهادت قرآن، جن و انس، برای عبادت آفریده شده اند. ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ﴾[16] «من جن و انس را جز برای عبادت نیافریده ام.» ﴿وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ﴾[17] «و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ به سراغ تو می آید.(پس ثابت شد که نه تنها دنیا بخاطر پیامبر خلق نشده، بلکه شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز برای عبادت پروردگار خود آفریده شده است.)»

7.      أقسمت بالقمر المنشق ان له                         من قلبه نسبة مبرورة القسم

شاعر در اين بيت به ماه كه بوسيلة معجزة پيامبر دو نيم شد، سوگند ياد مي كند در حاليكه پيامبر مي فرمايد:«مَنْ حَلَفَ بِغَيْرِ اللَّهِ فَقَدْ أَشْرَكَ«[18] (هركس كه بغير الله تعالي سوگند ياد كند، مرتكب شرك شده است.(البته بايد توجه داشت كه سوگند بغير الله تعالي همانند رياء و سمعه شرك اصغر است و انسان را از اسلام خارج نمي كند))

 

8.      لو ناسبت قدره آياته عظما                          أحيا اسمه حين يدعي دارس الرّمم

شاعر در اينجا مثل اينكه از الله تعالي ايراد گرفته و احساس مي كند كه قدر و منزلت پيامبر بسيار بيشتر از معجزات اوست و بايستي هنگام شنيدن نام پيامبر، مرده زنده مي شد، در حاليكه الله تعالي آگاهتر از هركس به مقام پيامبران است و به هر كدام از آنها معجزة مخصوصي، مناسب احوال او عطا فرموده است.

(يكي از دروغهاي شاخداري كه در ميان مردم منتشر كرده اند اين است كه گويا صاحب اين اشعار به نوعي مرض پوستي مبتلا بوده و مردم از وي بيزار و متنفر شده بودند، پيامبر را در خواب ديده و عباي وي را پوشيده  و اين اشعار را براي او بازگو كرده و به تأييد پيامبر رسيده و حتي نصفي از يك بيت آن را پيامبر برايش سروده است. بدين شيوه كه شاعر در حضور پيامبر گفتهمولاي صلّ وسلّم دائما ابدا و پيامبر نيز نصف ديگر را كامل كرده و فرمودهعلي حبيبك خيرالخلق كلّهم) زمانيكه از خواب بيدار شده مريضيش شفا يافته و به همين علت قصيدة خود را بنام برده يا برئه نامگذاري كرده است.

پناه بر خدا از اين دروغ و افتراي خطرناك، ما در حديث صحيح مي بينيم كه فردي در محضر مبارك پيامبر و خطاب به ايشان گفت:«ما شاء الله و شئت«(هر چه الله تعالي و تو اراده كني.) پيامبر در جواب فرمود:«أجعلتني لله ندا قل ما شاء الله وحده«[19](آيا مرا شريك خدا قرار مي دهي؟ فقط بگو هر چه الله تعالي اراده كند.) پيامبرث اين كلمه را تحمل نكرده چگونه اين اشعار مملوء از شرك و كفر را تأييد مي فرمايد؟

 

وصلي الله علي نبينا محمد و علي آله و صحبه و سلم

 

نویسنده: شیخ جمیل زینو

---------------------------------------------------

[1] مائده3

[2] صحيح رواه ابن ماجه

[3] متفق عليه

[4] ابوداود، ابن ماجه

[5] متفق عليه

[6] يونس 106

[7] رواه البخاري

[8] ليل 13

[9] رواه البخاري

[10] شعراء 80

[11] انعام 17

[12] وراه الترمذي و قال حسن صحيح

[13] رواه البخاري

[14] اعراف 56

[15] اعراف 156

[16] ذاريات56

[17] حجر99

[18] رواه احمد

[19] رواه النسائي